هرگونه تصمیمگیری کلان که در لبنان بدون اجماع ملی گرفته شود، اعتبار نداشته و نمیتواند به مرحله اجرا درآید و تلاش برای عملیاتی نمودن اینگونه تصمیمها دارای تبعات و پیامدهایی است.اگرچه سیستم سیاسی لبنان، پارلمانی است اما آنچه که ملاک و معیار تصمیمگیری قرار میگیرد، همان توازن طایفهای است که بین مذاهب و ادیان موجود در لبنان برقرار است؛ لذا امکان ندارد تصمیمی در لبنان اتخاذ شود که با تمایلات بخش زیادی از مردم و یک طایفه و مذهب بزرگی از لبنان، هماهنگ و همسو نباشد.بدینترتیب معتقدم ما در لبنان نیازمند دستیابی به توافق و تصمیم جامع و یکپارچهای هستیم و نه تصمیمی که موجب تفرقه و انقسام داخلی شود؛ زیرا چنین تصمیمی دارای پیامدهای وخیمی است و بر وحدت و یکپارچگی لبنانیها و سیاست عمومی کشور تاثیر مستقیمی برجای میگذارد.
نقش آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه مسلم است، آمریکاییها عامل اصلی اتخاذ تصمیم برای خلعسلاح مقاومت به دست دولت لبنان بهشمار میروند و البته میدانیم که مقاومت با مسأله انحصار سلاح در دست دولت مخالف نیست.مسأله این است که مقاومت انحصار سلاح را در چارچوب یک نقشه دفاعی، منطقی میداند. ما در مقابل دشمنی قرار داریم که اشتهای سیریناپذیر برای توسعهطلبی و اشغال اراضی دیگران دارد و تا یک طرح دفاعی تدوین نشود، نمیتوان با چنین تصمیمی که آمریکاییها آن را به دولت لبنان تحمیل کردهاند، موافقت کرد؛ زیرا اجرای تصمیم خلعسلاح مقاومت، به معنی رها کردن لبنان در مقابل دشمنی است که هروقت و هرزمان اراده کند، به خاک لبنان تجاوز و بخشهایی از آن را اشغال کند.